افغانستان از سال 2004(م) به بعد در تمام نشستهای سازمان همکاری شانگهای به عنوان مهمان یا عضو ناظر حضور داشته است و در سال 2015 در جلسه سران این سازمان که در شهر یوفا ـ روسیه برگزار شد، درخواست عضویت دایم را نمود. در این نوشته فرصتها و چالشهای فراراه عضویت دایمی افغانستان در سازمان همکاری شانگهای و دستآوردهای احتمالی آن از این عضویت، در چارچوب نظریه همگرایی منطقهیی با تأکید بر مدل کانتوری و اشپیگل، به بررسی گرفته میشود. این مقاله در پی ارائه جواب به سؤالاتی اینچنینی است: آیا افغانستان میتواند عضویت دایمی سازمان همکاری شانگهای را به دست آورد؟ و در اثر آن خواهد توانست همکاری کشورهای عضو این سازمان را برای مدیریت بُعد منطقهیی ناامنی و بحران در این کشور جلب نماید؟ آیا سازمان همکاری شانگهای توانایی لازم را در این خصوص دارد؟ با استفاده از شیوه تحلیلی ـ توصیفی و بهرهگیری از منابع کتابخانهیی و انترنتی تلاش شده به سؤالات، پاسخ داده شود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که نخست افغانستان از حمایت لازم اعضای این سازمان، به استثنای هندوستان، برای عضویت دایم برخوردار نیست؛ و اگر هم به عضویت دست یابد، نخواهد توانست به هدف خود، یعنی اجماع نظر اعضای این سازمان در خصوص «مدیریت ناامنی و بحران جنگ جاری» دست یابد. کلید واژگان: سازمان همکاری شانگهای، همگرایی منطقهیی، افغانستان.